نوشته شده در تاريخ دو شنبه 27 اسفند 1397برچسب:سال97, توسط میلاد دارستانی |

با سلام و درود فراوان

سال ها در پی هم می گذرند و چه رود عمر دارد می گذرد. الان که دارم می نویسم آخرین روز کاریم توی شرکته فردا قراره برگردم کرمانشاه بعضی از همکارامم رفتن اکثرا امروز آخرین روز شون هست. سال 97 از خیلی از جهات سال بدی بود. شاید تلخ ترین آن مرگ مادر عزیزم بود البته هرچند بدترین سال عمرم است ولی اتفاقات خیلی خوبی افتاد ولی از دست دادن مادرم همه رو کم رنگ کرد. بخوام از خوبی هاش بگم اینکه توی این سال از سربازی معاف شدم و همین سال هم رفتم سر کار. من راضیم به رضای خدا و خدا رو هزار مرتبه شکر می کنم بابت تمامی داشته ها و نداشته هام.

امسال انگار زمستون نمی خواد فعلا دل بکنه شکر خدا خیلی بارندگی خوبی داریم فکر نکنم تعطیلات عید بزاره بیرون بریم. امسال تقریبا مستقل شدم اومدم تهران خونه گرفتم و زندگی رو رسما استارت زدم . البته پیک اقتصادی هم که بهمون وارد شد هم نباید فراموش بشه بخصوص قیمت ماشین که ترکید و به لطف دولتمردان یک پیکی ایجاد کردن که شاه پیک ها بود!! وبلاگ کلا به خاطره ها پیوست بعید می دونم دیگه کسی توی وبلاگ چیزی بنویسه مگر اخبار یا چیز های خاص منم این وبلاگ رو بیشتر به عنوان دفتر خاطرات می نویسم که بعد از سالها به عنوان موزه ازش استفاده بشه!!

بخوام سخن رو کوتاه کنم باید دعای پایانی رو بگم که دعایی بهتر از این نداریم

یا مقلب القلوب و الابصار یا مدبرالیل و النهار
یا محول الحول و الاحوال حول حالنا الی احسن الحال

 

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 16 صفحه بعد

.: Weblog Themes By Milad Darestane:.

بسي ممنونم از دشمن, که پيش دوست هر ساعت بدم ميگويد و مي آردم هر لحظه در يادش.