ماه فـرو ماند از جـمال محمد (ص)
سرو نباشد به اعـتدال محـمد (ص)
قدر فلك را كمال و منزلتى نیســت
در نظر قدر با كـمـال مـحمــد (ص)
وعـده دیدار هـر كسـى به قیـامـت
لیله اسرى شب وصال محمد (ص)
آدم و نوح و خلیل و موسى و عیسى
آمده مجموع در ظلال محـمد (ص)
عرصه گیتى مجال همت او نیست
روز قیامت نگر مجال محمــد (ص)
و آن همه پیرایه بسته جنت فردوس
بو كه قبولش كند بلال محمد (ص)
همچو زمین خواهد آسمان كه بیفتد
تا بدهد بوسه بر نعال محمد (ص)
شمس و قمر در زمین حشر نتابد
نور نتابد مگر جمال محمد (ص)
شاید اگر آفتاب و ماه نتابد
پیش دو ابروى چون هلال محمد (ص)
چشم مرا تا به خواب دید جمالش
خواب نمىگیرد از خیال محمد (ص)
سعدى اگر عاشقى كنى و جوانى
عشق محمد(ص) بس است و آل محمد(ص)
با سلام
الان دیگه آخر امتحاناته و فقط امتحان ادبیات مونده . . . چند دقیقه وقت گیر اوردم که مطلبی رو پست کنم ! راستش به فایلی بر خوردم که تمامی افراد قرداد با بیمه ی طالیی رو توش نوشته بود (مال استان کرمانشاه) . . . چند روز پیش بود که پدرم بیمه ها جدید رو آورده بود . . . گفتم این فایل رو براتون بزارم که دانلودش کنید:
دانلود فایل: دانلود
سلام
اگه خوب نگاه کنید اول هیچ کدوم از پست ها سلام نکردم گفتم این بار یک سلامی کرده باشیم. دیروز واسه ی مسابقات رایانه ای رفتم به کرمانشاه. توی این مسابقات من پارسال شدم اول کرمانشاه و توی مسابقات کشوری هم که قزوین برگزار شد ، شدم 6 کشوری. امسال هم رفتم تا دوباره شانس خودم رو امتحان کنم. هنوز جوابش نیومده ولی دعا کنید که برنده بشم.
شاید بپرسید که چرا دارم این حرف ها رو می زنم . . . ! باید خدمتان عرض کنم که اصل وبلاگ یعنی «نوشتن وقایع روزانه» است. من هم خواستم که کمی به این اصل احترام بگذارم و درد دلی کرده باشم.
این رو هم بگم که چند روز پیش با معلم مبانی رفتیم کوه (منطقه ی خودم) یک عکس گرفتیم گفتم شما هم بی نصیب نباشید. این رو هم یادتان باشد ما این عکس رو اواسط اردیبهشت گرفتیم:
این اشعار هم که از خودم است به شما تقدیم می کنم:
تـنـها آرزو در دل کــه دارم گرفته از من ،عقل و باورم
با دل عاشق ، کنم دعایت هرگـز نـبـیـنـم روز وداعـت
به مناسبت روز معلم که هنوز نیومده! چند تا شعر از سيد باقر هاشمي از كتاب «هاناي دڵ» انتخاب كردم. اين اشعار رو تقديم به همه ي معلم هايم از ابتدايي تا دبيرستان مي كنم:
جهان جسم وتوجاني اي معلـم توروحي تو رواني اي مــعـلـم
جـهان از پرتو عـلـم تــو روشــن تو مـهر آسـماني اي مـعــلـم
همه ازخوان فضـلت بـهره مـندند تو خـوان رايگـــاني اي مـعلم
اگر انسان به اوج آسمان رفـــت تـو او را نردبـــاني اي معــلـم
تـــرقـي از طــريـق تو ميــسـر تو هادي در جهاني اي معلم
بهار بي خزان اندرجهان نـيـســت بـهار بي خـزانـي اي مـعـلـم
چو آويزه بـگـوش جــان كــلامـت زبس عـذب البياني اي معلم
كـلامي جز كلام حــق نــگويي تو قـرآن را زبـانـي اي مـعلـم
بهر محـفـل حــقايـق را بـگــويي تو حف را ترجماني اي معـلم
بظاهر پـاي بتـد اين جـهـــانـي ولي در كهكشاني اي معـلم
وراي شــرح و گفـتـار و بـيـانــي تو اسـرار نهـاني اي معــلـم
به هر چه من تو را تشبيـه كردم تو والاتــر از آنـي اي مـعــلم
نگنـجد نـعــت تو در شـعـر باقــر تو بحـر بي كراني اي معـلم