منوی اصلی


نویسندگان


آرشیو موضوعی

داستان آموزنده

ترفند

anti-virus

تازه ها

شعر کردی

شعر فارسی

نرم افزار

آموزشی (مدرسه)

به روایت عکس

لینک دوستان

ابزار وبلاگ

خبر نودشه

نودشه

Mahboob

▒▓█ كنكور 92 -كنكـــــــــوری ها █▓▒

پردندگان ایران

آموزش ریاضی

مدرسه نمونه ی هورامان پاوه

messi10

نودشه 10

عنوان لینک

ده ره هه جیج

اس ام اس رٍز

هاره بری

عرفان حقیقی

به نام خدا

آپلود رایگان همه چیز

نودشه شهرچهار فصل

شوری سنج اب اکواریوم

کمربند چاقویی مخفی

قالب بلاگفا

آمار بازدید

» تعداد بازديدها:
» کاربر: Admin


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 24
بازدید دیروز : 16
بازدید هفته : 85
بازدید ماه : 283
بازدید کل : 24235
تعداد مطالب : 96
تعداد نظرات : 44
تعداد آنلاین : 1

تصاویر زیباسازی نایت اسکین

آرشیو ماهانه


پیوند های روزانه


لوگوی ما

 ‎‎


لوگوی دوستان


بر چسب ها




اثبات وجود خدا

یک شنبه 12 شهريور 1391

 

مردی برای اصلاح موی سر خود نزد آرایشگری رفت . در بین راه با او خیلی حرف ها زد.وقتی به در مغازه رسیدن آرایشگر به او گفت: « به نظر من خدا وجود نداره !» . مرد خیلی تعجب کرد و ازش پرسید:«چرا اعتقاد نداری!؟» او پاسخ داد :«کافی است که به خیابان بری تا ببینی که خدا نیست! اگه خدا وجود داشت چرا این همه فقیر و گدا وجود داشت! چرا این همه یتیم وجود داشتو! چرا این همه رنج و مصیبت و درد وجود داشت !؟»
مرد کمی سکوت کرد و به فکر فرو رفت و به او پاسخ نداد. وقتی موههایش را کوتاه کرد و از مغازه خارج شد شخصی را دید که موهای بلند و کثیف و ریش اصلاح نکرده ای داشت. برگشت و به آرایشگر گفت: « به نظر من آرایشگری در دنیا وجود نداره ! » آرایشگر تعجب کرد و جواب داد: « چرا این حرف رو می زنی ! مگر من همین الآن موهایت را اصلاح نکردم !؟» مرد در جواب گفت:« پس اگر آرایشگر وجود دارد چرا باید چنین شخصی هم وجود داشته باشه!» . آرایشگر هم در جواب گفت: «این طور نیست . . . اون فقط مراجعه نکرده است !» مرد جواب داد : « نکته دقیقا همین جاست . . . خدا هم وجود داره ولی مراجعه کننده به او وجود نداره ! اگر مراجعه کننده وجود داشت که این همه مصیبت و سختی و درد سر سرشان نمی آمد!»
                     ز یزدان دان،نه از ارکان،که کوته دیدگی باشد

                                                    که خطی کز خرد خیزد،تو آن را از بنان بینی!



:: موضوعات مرتبط: داستان آموزنده، ،

نوشته شده توسط میلاد دارستانی در ساعت 10:47



sms های جدید ایرانسل در آینده ای نزدیک!

شنبه 4 شهريور 1391

 - مشترک گرامی چه خبر؟
مامان بابا خوبن؟،
علی کوچولو چه طوره؟
الهی ایرانسل قربونش بره.

 

 

 

- مشترک گرامی چته؟
چرا تو فکری؟
عاشق شدی؟
آخه بدبخت! با این وضع گرونی کی عاشق می شه؟ ها؟

- مشترک گرامی تو مسابقه ما شرکت کن با ۲۰ لیتر بنزین جایزه ! با این کار مشت محکمی تو دهن همراه اول بزن!

- مشترک گرامی یه طرح دارم بهاره. یکی سیم کارت بخر یکی ببر . یکی میارم در خونتون یکی می دم به عموتون یکی هم واسه عمتون

 

- شونصدمین جشنواره ایرانسل در قلی آباد خرمن دشت. از 1 فروردین لغایت 29 اسفند هر سال ، با خرید هر سیم کارت ایرانسل هفتاد سیم کارت اعتباری جایزه بگیرید. همه روزه از ساعت 1 نصف شب تا 2 ظهر و از 2 ظهر تا 1 نصف شب. شما می توانید با پرداخت سالیانه مفت هزار ریال از کلیه خدمات ایرانسل برخوردار شوید..

 

- استخر سیم کارت ایرانسل افتتاح شد. شما می توانید در این استخر که از سیم کارت پر شده است، شنا کنید و به از هر کجا به کجای ایران فقط دقیقه ای هفتصد میلیون تومان تماس بگیرید.

- سیم کارت یک بار مصرف و بهداشتی ایرانسل به بازار آمد. این سیم کارت ها را بعد از هر بار استفاده بشکنید و دور بریزید. و سیم کارت دیگری با میلیونها جایزه ارزنده و نفیس دیگر جایزه بگیرید

 

منبع : جام نیوز

 

- مشترک گرامی با ۶۴۵۲۰۰ ریال شارژ دیگر برنده ۱۵۰ تومن شارژداخل شبکه بشوید!


:: موضوعات مرتبط: تازه ها، ،

نوشته شده توسط میلاد دارستانی در ساعت 20:26



روز پیروزی روزه داران مبارک!

یک شنبه 29 مرداد 1391

عــیـد فـطـر اسـت و دلـم غـرق تـمـاشـاسـت
یاد آن ماه عـزیـزی که به حـق اوج تــمـناسـت
سـائل درگــه عشقـم که امـیــد اسـت بــر آن
هر چه طالب شوم از او همان لحظه مهیاست



:: موضوعات مرتبط: تازه ها، ،

نوشته شده توسط میلاد دارستانی در ساعت 14:6



چرا شراب نخوریم؟؟؟

چهار شنبه 25 مرداد 1391

شاید واسه ی همه ی ما (چه مسلمون و چه غیر مسلمون) این سوال پیش اومده باشه که چرا مشروب نخوریم ؟؟ واسه ی این موضوع دلیل ها ، مدرک ها و . . . خیلی زیادی آورده شده ولی من میخوام دلیلی که خودم قبول کرده ام (البته دلیل عقلی) واستون بگم . . . اول  بگزارید چند ریز سوال! دیگه رو هم بگم . اول این که بعضی ها میگن که مشروب کم بخوری تا مست نشی و از این چرت و پرت ها . . . .

ببینید توی منطقه ی ما گیاهی است که اسمش لو است (راستش معادل فارسیش رو نمی دونم) بیشترین گیاه منطقه ی ماست. تقریبا علوفه ی تمومی حیوونات منطقه رو میده . این وسط حیوونی داریم به نام خر (که البته میگن تو شناسنامه الاغ نوشته!) که اصلا این گیاه رو دوست نداره. البته نه این که دوست نداره ! . . وقتی اون رو می خوره شب کوری می گیره و وقتی هم زیاد بخوره کور میشه . . . راستش اگه این خر ما از گرسنگی هم بمیره این گیاه رو نمی خوره. توجه کردین ! نمی خوره ! نگاه کنید یک خر چقدر اراده داره که چیزی که واسش بده رو نمی خوره  . . . حلا بعضی ها رو ببنید چیزی که واسشون بد (مشروب) تا بگی می خورن . . .

نتیجه: اون هایی که مشروب می خورن اندازه ی یک خر اراده ندارن. من از شما می پرسم چرا باید ما به اندازه ی یک خر اراده نداشته باشیم که چیزی که واسمون ضرر داره نخوریم. البته اونهایی که میگن ضرر ندارن تکلیفشون جداست چون وضعیت اون ها اورژانسیه  . . .

به هر حال شما هستین و اعمالتان . . . . امیدوارم روزی همهمون آدم بشیم .  . .



:: موضوعات مرتبط: داستان آموزنده، ،

نوشته شده توسط میلاد دارستانی در ساعت 21:5



به نظر شما واقعا آدم و حوا اون میوه ی ممنوعه رو خوردن؟

یک شنبه 22 مرداد 1391

مدت ها بود که داستان فکرم رو مشغول کرده بود (شاید از وقتی که اون رو شنیدم) اون هم داستان این پدر و مادرمون آدم و حوا !! مطمئنم هممون داستان رو شنیدیم. به نظر شما واقعا راسته ؟؟ !! نظر شما چیه؟

من که واسه ی خودم یک استدلالی کردم ( راستی استدلال استنتاجی هم هست حتما بخونید  . . . خدا رو چه دیدید شاید واسه ی کنکور اومد!!) . بزارید کمی بیشتر بریم تو نخ داستان . . . مثل این که داستان بر این بوده که خدا همه چیز رو بهشون داده به غیر از میوه ی ممنوعه . . . این داستات بیشتر مورد توجه اسلامی هاست من هم می خوام از این دید اون رو بررسی کنم . . . ببنید تو دنیا با اون همه نعمت ها و زیبایی ها خدا دو سه چیز رو برامون حرام کرده که مهمترین آنها گوشت خوک و شراب . . . تو رو خدا به این کره ی خاکی نگاه کنید ببینید چه چیزی بیشتر از اونها خورده میشه !!! من نمی دونم تموم عالم میگه بده ولی هی میخورن . . . حتی پزشکی که خودش خونده که همه ی اونها واسه ی بدن مضر هستن ولی هی . . . به نظر شما واقعا اون ژن آدم و حوا نیست !!! من نمی دونم اونها راه رو گم کرده بودن رفتن اون رو خوردن . . . اون که رفت آخه چرا ما هم هی باید اون رو تکرار کنیم آخه چرا ؟؟

شاید بعضی ها که میخورن بگن که : نگاه  . . . چقدر بی فرهنگه داره واسه ی این چیز کوچیک چی میگه ! . عزیزم به خاطر همین چیز کوچیکه ما داریم عذاب می بینیم . . .

به هر حال خودتون می دونید !!! برید تحقیق کنید



:: موضوعات مرتبط: داستان آموزنده، ،

نوشته شده توسط میلاد دارستانی در ساعت 19:8



**ماه مهمانی خدای محمد (ص) مبارک **

شنبه 7 مرداد 1391



:: موضوعات مرتبط: تازه ها، ،
:: برچسب‌ها: رمضان مبارک,

نوشته شده توسط میلاد دارستانی در ساعت 19:49



درباره



سلام این وبلاگ صرفا دلنوشته های منه که هروقت دلم تنگ میشه میام چیزی می نویسم
dar.milad@gmail.com


مطالب پیشین

زندگی در تیر ماه 99
زندگی در آبان 98
پایان سال 97
پایان سال 95
بعثت رسول خدا مبارک
سال جدید . . . سال 95
یاد پراید به خیر
تابستان ۹۴ با فنی حرفه ای
کاریکاتوری که دل میلیون ها نفر رو شکست . . .
فرجه هم داستان شد . . . .
پاور پوینت های درس روش ساخت و کارگاه
درس خوندن بع سبک دانشجویی
فایل های pdf پروژه ی درس کارگاه ساخت و تولید
دانلود کتاب درس روش های ساخت و تولید
بخشی از تابستان 93 به روایت عکس
ترم دوم هم تموم شد . . .
تمرینات درس مبانی برنامه نویسی
این عکس . . . داره
تفریح دانشجویی با دوستان دوران دبیرستان




Powered By LOXBLOG.COM Copyright © 2009 by milad2farsi